سلام

 

یکی دو هفته پیش همراه با سنگین شدن کار و همچنین به تاریکی رفتن شرایط آب و هوایی، احساس کردم که نیاز دارم که هوایی به سرم بخوره.

برای همین به جای مسیر محل کار به خونه از اتوبان، از داخل شهر رفتم و در مسیر دیدم که ترافیک زیاده و یک جا پارک کردم که قدم بزنم.

نگاه کردم و دیدم که نزدیک به دانشگاه اتاوا هستم. به سمت دانشگاه رفتم و تعدادی عکس گرفتم.

چون زمان زیادی گذشته ترتیب عکس ها و مکان ها رو یادم نیست ولی سعی میکنم برای عکس ها کپشن بزارم

زیر گذری که به سمت ایستگاه مترویی میره که مجاور دانشگاه است

روی دیوار عکس هایی هست که وقتی از جلوی اون ها عبور میکنید زاویه تصویر عوض میشه.

برای من احساس دیدن آدم های متفاوت از زوایای مختلف رو داشت که تو محیطی مثل دانشگاه میتونه خیلی بیشتر باشه

 

 

اینم ورودی ایستگاه مترو هست

 

از زیر گذر که خارج بشیم محیط باز میشه و این ساختمان رو بروی ایستگاه دیده میشد

 

 

بنظرم معماری قشنگی داشت و برای من یک ایده وسیع (در مقابل بزرگ و پر ارتفاع، پر از لایه های قدرت)  در زاویه های کمی متفاوت ولی در برخورد و تماس با همدیگر رو تداعی میکرد

 

روی ستون ها نقشه ی دانشگاه دیده میشد. 

 

 

همچنین اتفاقاتی که پوستر هاش رو میشد دید.

 

 

دانشجو ها و چمدان، دانشجو ها و قدم زدن، دانشجو ها و کیسه ی وسایل 

 

 

بعضی دانشجو ها که فرصت احساس گرما رو پیدا میکنند

 

 

ساختمان ماری کوری

 

بقیه عکس ها رو در پست بعدی قرار میدم

رفتن به دانشگاه بعد چند سال حس عجیبی داشت. من دانشگاه اتاوا درس نخوندم و منظورم برگشت به خود دانشگاهی که درس خوندم نیست. منظورم دیدن دانشجو ها، کسایی که نشستند و کتاب میخونند. کسایی که هیچ ایده ای ندارند که دنیای بیرون قراره چه چیزی رو براشون نوشته باشه، سرنوشت

سرنوشتی که توسط نویسنده ی داستان آفرینش،

و معمارانی که قلم خالق شدند،

تا در لحظه ی کوتاه زمان زندگی خود،

برگی از نقش فکر خالق را نقاشی کنند،

تا در هیاهوی آشوب برخورد انسان ها با یکدیگر،

جریان زندگی را شکل دهند 

معمارانی که بزرگ شده ی دست 

نسلی بودند که پیش از آن ها،

همان مسیر ندانستن و زندگی را طی کرد

و پشت به پشت، دست به دست

آنچه میدانست و آنچه میتوانست را

به آیندگان آموخت

که شاید این بار

کمی نزدیک تر به 

آنچه او میخواهد 

از آنچه آفریده است ببیند

 

دانشگاه آتوا 2

دانشگاه اتاوا - 1

دانشگاه ,دانشجو ,آنچه ,زندگی ,ایستگاه ,اتاوا ,دانشگاه اتاوا ,دیده میشد
مشخصات
آخرین مطالب این وبلاگ
آخرین جستجو ها